روزای آخر من در شرکت بود. تو منطقه کردستان صفر و ب شدت جویای ایجاد مشتری. 

تو دیتاهای موجود تو شرکت و پیدا کردن پتانسیل مشتریان با یک مشتری وارد مذاکره شدم. دوماه زمان برد.

پیگیری های متعدد و البته صرفن جهت نبود. هفته ایی یک بار تماس میگیرفتم و جویایی حال میشدم و نقطه مشترکی ک پیدا کردم رو استفاده کردم و بهانه ایی بود برای ارتباط های موثر.

آقای (اسم مستعار ک من استفاده کردم) در زمینه پلیمر و کشاورزی فعالیت داشتند و در گروه بازرگانی ک من هم حضور داشتم بودند و همون باعث گسترش ارتباط ما شد.

جویای حال شدن و پرسیدن احوال کسب و کار و کمک کردن حال مشتری رو خوب میکنه. اعتماد سازی میشه و یک ارتباط بلند مدت.

روز آخر کاری من ی قرار ملاقات توی شرکت و مذاکره جدی درباره همکاری مجموعه با ایشان بود. صحبت هایی رد و بدل شد و منجر ب . ک همون لحظه سفارش خوب +200 قلم و در اختیار گذاشتن 600متر انبار برای محصولات شرکت.

نکته جالب اینجاست ک مدتی از رفتن من از شرکت میگذره و همچنان سفارش خود را ب من ارجاع میدهد.

نتیجه:

شما خود را عرضه میکنید. شخصیت و منش خود را پس طوری مذاکره کنید ک رفتار و شخصیت شما ماندگار بشه.


توپولونده شرکت ,ارتباط ,مشتری ,مذاکره ,اعتماد سازی ,استفاده کردم منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود برای شما گنجینه ها ذبیح تکتاز آسمان بارانی kolergazi دانلود آهنگ جدید و بروز